روز يكشنبه خبر راي دادگاهي در مورد نقض حكم شواي عالي انقلاب فرهنگي و پس از آن حركت مجلس در تصويب مصوبه اي در خارج از حيطه وظايف خود و در تقابل عملي با حكم شوراي عالي انقلاب فرهنگي كه عملا منجر به مادام العمر شدن رياست دانشگاه آزاد و از كنترل خارج شدن آن مي شد، موجي از خشم، نفرت و انزجار را سبب شد. اگر ميخواهيد علت غيرقانوني بودن حركت دادگاهي شگفت انگيز كه به طرفه العيني تشكيل شده و در سيستم فوق العاده چابك قضايي ما !!! با اين سرعت حكم صادر مي كند را بدانيد و يا اگر ميخواهيد علت غيرقانوني بودن حركت مجلس را بدانيد مي توانيد اين مطالب را بخوانيد (1 – 2 – 3 – 4 ) كه سخن ما در مورد دلايل خطا بودن اين حركات نيست كه درك آن ها چندان دشوار نيست و در اين مورد نيز سخن بسيار رفته است. سخن در مورد جاسبي و امپراطوري دانشگاه آزاد نيست كه آن نيز براي بسياري شناخته شده است. چه كسي فيلم وحشي گري هاي عمال دانشگاه آزاد را نديده است؟ چه كسي قداره كشي شعبان بي مخ هايي را كه به منتقدان دانشگاه آزاد در محافل و مجالس مي تازند و دانشجويان و ساير منتقدين را ضرب و شتم مي كنند نديده است؟ چه كسي پول هاي ميلياردي ملت را كه آقايان حيف و ميل مي كنند نديده است؟ چه كسي فساد مدارك از توليد به مصرف آقايان را نمي داند؟ چه كسي از آه و ناله دانشجويان مظلوم دانشگاه آزاد خبر ندارد؟ چه كسي نامه كمك مالي آقايان به فتنه گران آن هم از پول هاي گزافي كه ماحصل زحمات مردمان سخت كوش و نجيب اين ملت است را نديده است؟ چه كسي خروج يكي از مهمترين متهمان فتنه اخير در پوشش اين دانشگاه را نديده است؟ ...
سخن حتي درباره دفاع و تقلاي آقايان براي حفظ دانشگاه آزاد و همراهي برخي با آنان نيست. بلكه سخن در باب نوع عمل است، در باب ظاهر عمل است، در باب چيزي است كه آن را دزدي در روز روشن مي نامند، در باب چيزي است كهآن را وقاحت مي نامند، در باب چيزي است كه آن را پشت پا زدن به ملت مي نامند، در باب چيزي است كه آن را درد مي نامند ....
دادگاهي سر بر مي آورد و به ناگاه در مسئله اي كه حتي نزديك به اختياراتش نيست نظر مي دهد. آن هم نه در مورد مسئله اي بي اهميت كه در باب مسئله اي ملي و اين سوال به ذهن مي ماند كه آيا دادگاهي مي تواند چنين پرونده اي را پيگيري كند در حاليكه رده هاي بالاي اين قوه از آن بي خبر بمانند؟ و صد البته هنوز به رئيس حكيم اين قوه اميدهاي بسيار است و دشواري هاي كار او بر ما روشن.
مجلس به اصطلاح اصول گرا هم لكه اي ننگين در كارنامه خود به جاي گذاشت. مدت ها تلاش دانشجويان و دلسوزان را، فرياد دانشجويان مظلوم دانشگاه آزاد را، فساد امپراطوري دانشگاه آزاد را، آقايان به اصطلاح نماينده ملت ناديده گرفتند، در مقابل وضوح قانون ايستادند و برخلاف نص دستورات امام و رهبري قانوني تصويب كردند در تعارض با مصوبه شوراي عالي انقلاب فرهنگي كه به مثابه حكم رهبري است، آن هم نه مخفيانه، نه سياستمدارانه، كه روشن و آشكار. و مگر اين روزها چقدر كيف هاي انگليسي با ارزش و قدر تمندند؟
سخن حتي درباره دفاع و تقلاي آقايان براي حفظ دانشگاه آزاد و همراهي برخي با آنان نيست. بلكه سخن در باب نوع عمل است، در باب ظاهر عمل است، در باب چيزي است كه آن را دزدي در روز روشن مي نامند، در باب چيزي است كهآن را وقاحت مي نامند، در باب چيزي است كه آن را پشت پا زدن به ملت مي نامند، در باب چيزي است كه آن را درد مي نامند ....
دادگاهي سر بر مي آورد و به ناگاه در مسئله اي كه حتي نزديك به اختياراتش نيست نظر مي دهد. آن هم نه در مورد مسئله اي بي اهميت كه در باب مسئله اي ملي و اين سوال به ذهن مي ماند كه آيا دادگاهي مي تواند چنين پرونده اي را پيگيري كند در حاليكه رده هاي بالاي اين قوه از آن بي خبر بمانند؟ و صد البته هنوز به رئيس حكيم اين قوه اميدهاي بسيار است و دشواري هاي كار او بر ما روشن.
مجلس به اصطلاح اصول گرا هم لكه اي ننگين در كارنامه خود به جاي گذاشت. مدت ها تلاش دانشجويان و دلسوزان را، فرياد دانشجويان مظلوم دانشگاه آزاد را، فساد امپراطوري دانشگاه آزاد را، آقايان به اصطلاح نماينده ملت ناديده گرفتند، در مقابل وضوح قانون ايستادند و برخلاف نص دستورات امام و رهبري قانوني تصويب كردند در تعارض با مصوبه شوراي عالي انقلاب فرهنگي كه به مثابه حكم رهبري است، آن هم نه مخفيانه، نه سياستمدارانه، كه روشن و آشكار. و مگر اين روزها چقدر كيف هاي انگليسي با ارزش و قدر تمندند؟
چرا آقايان چنين كردند؟ بگزاريد در اين باب سخني گفته نشود كه كم و بيش مي دانند و شايد سهو نوشتار اتهامي نا به جا به ذهن متبادر كند و ما فردا پاسخگو ...
اما هر چه باشد حالا بهتر مي فهمم درد دل هاي رسايي ها و كوچك زاده ها و بسياري ديگر را در جلسات خصوصي و عمومي از مجلسي كه مثلا اصول گرا ميخوانندش. بهتر ميفهمم كه چرا عليرغم اصرار برخي، قانون بررسي مدارك تحصيلي بي سر و صدا به حاشيه مي رود. حالا بهتر ميفهمم چرا مدرك تحصيلي مورد دار فقط براي "از آقايان بريده هايي" چون مرحوم كردان بد است. بهتر ميفهمم چرا عليرغم اصرار رئيس جمهور قانون از كجا آورده اي را برخي دوست ندارند. حالا بهتر ميفهمم ....
حالا بهتر ميفهمم كه چرا احمدي نژاد در باب مبارزه با مفاسد و اداره مملكت به برخي آقايان "وقعي نمينهد"، چرا مجبور مي شود آن گونه در مناظرات فرياد بزند، چرا آن گونه در فيلم منتشر شده با درد از اجبار به سكوت در مقابل دانشگاه آزاد در آن مقطع، براي حفظ مصالح كشور سخن مي گويد ...
و حالا دلم مي گيرد، براي آقا، هم او كه سال ها فرياد زد و تلاش كرد و اگر اكنون حركتي ميبينيم، به آنجا ميرسيم كه امثال دانشگاه آزاد كارشان به اتمام نزديك شود، مردم به مسير عدالت طلبي در مي آيند، همه از ارشاد و رهبري اوست و از پايداري و حمايت اوست كه ملت مي توانند در مقابل حلقه هاي قدرت بايستند ...
و حالا بايد فرياد بزنيم، بلند، رسا، با عمل، با نوشته، با هر آن چه مي توانيم، ... بايد بشكنيم، حلقه هاي قدرت را، حلقه هاي فساد را، ... بشكنيم بت ها را، بت هاي كوچك را، بت هاي بزرگ را ....
اما هر چه باشد حالا بهتر مي فهمم درد دل هاي رسايي ها و كوچك زاده ها و بسياري ديگر را در جلسات خصوصي و عمومي از مجلسي كه مثلا اصول گرا ميخوانندش. بهتر ميفهمم كه چرا عليرغم اصرار برخي، قانون بررسي مدارك تحصيلي بي سر و صدا به حاشيه مي رود. حالا بهتر ميفهمم چرا مدرك تحصيلي مورد دار فقط براي "از آقايان بريده هايي" چون مرحوم كردان بد است. بهتر ميفهمم چرا عليرغم اصرار رئيس جمهور قانون از كجا آورده اي را برخي دوست ندارند. حالا بهتر ميفهمم ....
حالا بهتر ميفهمم كه چرا احمدي نژاد در باب مبارزه با مفاسد و اداره مملكت به برخي آقايان "وقعي نمينهد"، چرا مجبور مي شود آن گونه در مناظرات فرياد بزند، چرا آن گونه در فيلم منتشر شده با درد از اجبار به سكوت در مقابل دانشگاه آزاد در آن مقطع، براي حفظ مصالح كشور سخن مي گويد ...
و حالا دلم مي گيرد، براي آقا، هم او كه سال ها فرياد زد و تلاش كرد و اگر اكنون حركتي ميبينيم، به آنجا ميرسيم كه امثال دانشگاه آزاد كارشان به اتمام نزديك شود، مردم به مسير عدالت طلبي در مي آيند، همه از ارشاد و رهبري اوست و از پايداري و حمايت اوست كه ملت مي توانند در مقابل حلقه هاي قدرت بايستند ...
و حالا بايد فرياد بزنيم، بلند، رسا، با عمل، با نوشته، با هر آن چه مي توانيم، ... بايد بشكنيم، حلقه هاي قدرت را، حلقه هاي فساد را، ... بشكنيم بت ها را، بت هاي كوچك را، بت هاي بزرگ را ....